سفارش تبلیغ
صبا ویژن

صفحه نخست

ایمیل ما

لینک آر اس اس

عناوین مطالب وبلاگ

طراح قالب

:: صفحه نخست
::
ایمیل ما
:: لینک آر اس اس
::
عناوین مطالب وبلاگ
::
طراح قالب



آمار بازدید :
:: تعداد بازدیدها:
:: کاربر: Admin



بازدید امروز: 1
بازدید دیروز: 8
کل بازدیدها: 17700



\





پیام مدیریت وبلاگ : با سلام خدمت شما بازدیدکننده گرامی ، به وبلاگ من خوش آمدید .لطفا برای هرچه بهتر شدن مطالب این وبلاگ ، ما را از نظرات و پیشنهادات خود آگاه سازید و به ما در بهتر شدن کیفیت مطالب وبلاگ کمک کنید .


عکس 2



کلمات کلیدی :

نوشته شده توسط محمد در چهارشنبه 89/9/3

نظرات ()

بسیج استراتژی دفاع همه جانبه انقلاب اسلامی

امام علی ابن ابیطالب (ع): ما غزی قوم فی عقر دار هم الا ذلوا
مکتب اسلام کامل ترین و آخرین مکتب الهی است که رشد و تعالی بشری را از جنبه های مادی و معنوی به احسن وجه تضمین نموده و همواره بر تکامل ابعاد انسانی,عقلانی, اخلاقی, برابری, با محوریت توحید تاکید داشته و دارد. نبی مکرم اسلام آورنده و رسول این مکتب,خود نمونه کامل اسلام ناب هستند که گفتار,رفتار, سیره و مبارزه او اسلام عملی است که تمام بشریت خاصه مسلمین بایستی از آن پیروی نمایید. حرکت ائمه اطهار(ع) استمرار همان سیره نبوی است. در غیبت امام زمان (عج) ولایت فقیه استمرار همان رسالت نبوی و علوی است که باید تا ظهور حضرتش به طور تام و تمام آن رسالت را پپگیر و جاری شدن آن را در ابعاد گوناگون جامعه تحقق بخشد که با ایجاد حکومت اسلامی که از همان سیره و روش پیروی می نماید ممکن است, ایجاد حکومت دینی,حاکمیت اسلام را بر همه شئونات مسلط می کند و از ره آورد حاکمیت اسلام انسانها به فلاح و رستگاری نایل وسعادت دنیا و آخرت آنها تضمین می گردد.از سوی دیگر با حاکمیت اسلام بر تمام شئونات جامعه تحقق عدالت و استقلال و نجات بشریت از ضلالت و گمراهی و دستیابی به آزادی واقعی و عبودیت خدا میسور می گردد و این همه از دستاورد مکتب اسلام و حاکمیت اسلام ممکن می گردد و لاغیر.
در قرن بیستم که بشریت در اوج انحطاط اخلاقی و غفلت از خدا و کم بهره از مواهب معنویت است و هر روز با تزویر و ترفندی او را به سوی غیر توحید بیشتر از گذشته سوق داده و می دهند. نهضت اسلامی در ایران به رهبری فقیه عالیقدر و نایب امام زمان (عج) حضرت امام (ره) که گرفته از اسلام ناب محمدی (ص) هست با حضور و خواست قلبی مردم موجب سقوط رژیم 2500 ساله سفاک شاهنشاهی شد و حاکمیت اسلام جایگزین آن گردید و امام راحل فرمودند:« جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد» و این تاکید بر جاری شدن همان سیره نبوی و علوی است که باید استمرار پیدا کند.
اسلام با پیشینه الهی و در خشان 1400 ساله که با زجر طاقت فرسا فقیهان عابد و عادل استمرار پیدا کرده در سال 1357 انقلاب اسلامی با هدف حاکمیت اسلام به رهبری امام راحل ( ره) به پیروزی رسید و با خواست و علاقه بیش از 99% مردم جمهوری اسلامی در ایران تحقق پیدا کرد. و مردمی ترین حکومت دینی و مکتبی را با تقدیم ده ها هزار شهید در دوران نهضت و صدها هزار شهید در استمرار و تثبیت آن در جهانیان ارائه نمود و امروز جمهوری اسلامی ایران پر افتخارترین حکومت دینی و مردمی جهان است و در بین جهانیان و دوستان و دشمنان مثال زدنی است. عواملی که در پیروزی و استمرار و تثبیت انقلاب اسلامی و ایجاد حکومت اسلامی و موفقیتهای بزرگ آن در طول 22 سال عمر با برکت خود در ایران و بلکه در جهان داشته و دارد عبارت است ا ز دین اسلام ,رهبری و مردم ,که در این برهه همین عوامل سه گانه باید بهتر از گذشته در صحنه با شند.
دشمنان اسلام از صدر اسلام تاکنون با ایجاد رخنه در صفوف مسلمین و با تزویر تطمیع و تهدید سعی وافر داشته و دارند که صفوف بنیان مرصوص امت اسلام را متزلزل یا در آن شکاف ایجاد کنند که گاهی با شبهه و ابهام واهی در عقاید دینی گاهی با قدیمی دانستن مکتب گاهی با سلاح نوگرایی و تجدد و علوم تجربی و دستاوردهای آن, گاهی با بحثهای عقلی و کلامی و روشنفکر مابانه, گاهی با طرح مسائل اقتصادی و سیاسی و نهایتا تهدیدات متنوع نظامی و بحرانهای امنیتی در داخل و خارج از مرزها متوسل و اقدام می نمایند.
آنچه که بسیج نقش اساسی و حیاتی در حکومت برای مردم و نظام و رهبری باید داشته باشد عبارت از آماده سازی اقشار مردم برای دفاع کارآمد و همه جانبه در مقابل تهدیداتی که به آنها اشاره شد خصوصا تهدیدات فرهنگی و سیاسی امنیتی و دفاعی است.
1-
بسیج همان تفکر ناب دفاعی اسلامی است که نص صریح آیه شریفه « و اعدوالهم ماستطعتم من قوه وترهبون...» به آن اشاره و بشارت دارد که در صدر اسلام هم توسط نبی مکرم اسلام (ص) وهم امام علی (ع) با حضور مردم شکل می گرفت و با کمک بسیج عمومی بود که لشکرها آماده به فرمان و پشت سر پیامبر یا امام معصوم به جهاد و جنگ می رفتند و آن فتوحات و نصرها را برای اسلام به ارمغان می آورد. نشر اسلام و حاکمیت حکومت نبوی و علوی با همین بسیج مردمی که عمدتا در مساجد فراخونی می شدند شکل واقعی پیدا می کرد. بسیجیان صدر اسلام از همان مکانهای مقدس آماده برای جها د فی سبیل الله می شدند یعنی در مسجد ثبت نام می کردند در مسجد سازماندهی می شدند و برای آنان فرمانده تعیین می شد. آموزش می دیدند و سپس تجهیز و به جبهه های نور علیه ظلمت اعزام می شدند و مردم آنها را با دعای خیر و در آغوش گرم و پر محبت خویش بدرقه می کردند همانند همین حرکتی که ما بعد از 1400 سال در دوران دفاع مقدس خودمان به کرات در ایران اسلامی شاهد بودیم.
2-
باهمان بسیج عمومی در صدر اسلام سایر مردم تهییج می شدند و به یاری رزمندگان خود می شتافتند و انواع کمکها و نیازمندیهای آنها رااز موجودی زندگی خود تامین و فراهم می آوردند و به جبهه روانه می کردند.
3-
بسیج مولود انقلاب اسلامی است که در آذر 1358 همزمان با لشکر کشی شیطان بزرگ آمریکا به خلیج فارس به دست امام امت تاسیس شد. استمرار بسیج و ثمرات این فرمان الهی و تاریخی بی شک ا ز معجزات امام و انقلاب است و آثار این معجزات (یعنی بسیج) را درهشت سال دفاع مقدس باید به طور عمیق تر و اساسی ارزیابی وجستجو نمود تا نسل فعلی آینده بهتراز گذشته از بسیج این شجره طیبه شناخت داشته و بهره ببرد تا به غفلت یا تغافل از آن نیفتند.
نقش بسیج مردمی در دفاع مقدس در ابعاد مختلف حایز اهمیت و سر نوشت ساز بود ا زجمله در تامین نیروی انسانی برای اجرای عملیاتهای آفندی و پدافندی – نقش بسیج در جمع آوری بخش عمده ا ی از پشتیبانیهای امکاناتی مردمی به رزمندگان اسلام و همچنین نقش مهم بسیج هم زمان در مسائل امنیتی شهرها و تهییج مردم شریف در پشتیبانیهای معنوی از جبهه ها و رزمندگان, ایامی را به یاد آوردید که دشمن زبون و وحشی مردم بی دفاع درشهرها را بمباران می کرد. یا ایامی را به یاد آورید که معراج خانه ها مملو از پیکر کبوتران خونین بال عاشورایی بود و مردم صبور با تحمل بمبارانهای وحشیانه دشمن, استقبالی حیرت برانگیز دیگر رااز اعزام فرزندان بسیجی خود به همان جبهه های جهاد و شهادت به نمایش می گذاشتند.
حقیقتا انسان متحیر این صحنه های بی بدیل می گشت. اینها همه ا زمعجزات انقلاب اسلامی محسوب می شوند و ناشی ا زتفکر دینی و ایمان مذهبی مردم بود که با اشاره امام (ره) تحقق یافتند در آن برهه بسیج در وسط میدان و میدان دار و هدایت گر این حرکت توفنده و عظیم مردمی بود بر این اساس است که باید بسیج و بسیجی در وسط میدان مبارزه بماند تا ارزشها زنده بماند. لذا دوران دفاع مقدس گویای بخش مهمی از نقش بسیج درهدایت و مقاومت مردمی بوده است.
4- بعد از جنگ تحمیلی با توجه به فراهم آمدن زمینه های همکاری بسیج با بکار گیری بخشی از بسیجیان در کنار دولتهای خدمت گذار وارد عرصه های سازندگی شد و مسوولیت مهم دیگری در راستای سیاستهای کلی نظام با همان روحیه ایثار و خدمت به مردم پذیرفت و حقیقتا موفقیتهای کم نظیری را بدست آورد از جمله اجرای طرح عظیم ملی واکسیناسیون فلج اطفال که با حداقل هزینه و کمترین زمان بهترین خدمت را تقدیم نمود و موجب شگفتی و تحسین سازمانهای داخلی و جهانی و خصوصا مردم شریف ایران شد و برگ زرینی در تاریخ نظام اسلامی را به ثبت رسانید.
همچنین نقش آفرینی و مسوولیت پذیری بسیجیان در حوادث غیر مترقبه و بلاهای طبیعی از قبیل زلزله گیلان وسیل ویرانگر مازندران در سال 79 که حضور و اقدام همه جانبه و گسترده بسیج و بسیجیان به صورت سازمان یافته که به مثابه فرشتگان نجات به یاری مردم شتافتند مورد تحسین مردم و مسوولین قرار گرفتند.
علیرغم این حضور و نقش آفرینی بسیجیان در عرصه های سازندگی و امداد رسانی به کشور و مردم لکن ا ز تمام ظرفیتهای موجود بسیج و تواناییهای بسیجیان بهره برداری نمی شود. متاسفانه بعضی ها هم بی توجهی ویا کم توجهی به بسیج و نقش آفرینی بسیجیان در این عرصه ها را دارند در صورتی که بایستی به بسیج که دارای تجارب موفق و توانمندی مختلف و فراگیری است مسوولیت اساسی و بیشتری سپرده شود.
5- با اعتقاد قوی به این که این انقلاب استمرار همان حرکتی نبی مکرم اسلام (ص) است لذا تفکر دفاعی و استراتژی دفاعی انقلاب وحکومت اسلامی ما باید مبتنی بر بسیج مردم و حضور سازمان یافته اقشار مردم باشد یعنی بسیج همه: اعم ا ز زن و مرد, که توانایی دفاع از انقلاب را دارند طراحی شود وبه صحنه آورده شوند و آنها را در صحنه ها با سازماندهی و تمرین و ارتباط حفظ و انسجام داد.
این تفکر باید جدی تلقی شود و مراحل قانونی آن به تصویب برسد اگر چنین نشد قطعا نسل حال و آینده انقلاب از این شجره طیبه متضرر و بی بهره یا کم بهره خواهد شد از سوی دیگر فزونی بسیج و گسترش آن چهره اسلامی و مردمی بودن نظام را بیشتر متجلی می کند و امروز دو رکن مهم در امنیت ملی و استقلال سیاسی کشورمان مردمی بودن نظام است که بسیج د رحد اعلایی می تواند تامین کننده آن باشد.
استمرار این حرکت (یعنی گسترش بسیج) تضمین کننده امنیت و تقویت مقاومت مردمی است. حرکت امروز در این جهت بسیار کند است باید بسیج در این ماموریت ا زتنها بودن نجات پیدا کند.
6- رشد و نمو عالی تفکر مکتبی جایگاه حقیقی اش در مسجد با عنایت به نقش محوری که در جذب و آموزش و سازماندهی مردم برای دفاع از انقلاب و تقویت بنیه دفاعی در مردم برای کشور دارد باید اجازه کامل داشته باشد که از مساجد به عنوان سنگر دفاع ا زاسلام و کشور به طور احسن و اکمل بهره برداری نمایید و فرزندان عزیز اسلام را در مساجد بسیج عمومی دهد و امنیت و مقاومت محلی در داخل شهرها و کوی و برزن و روستا ها و ادارات و کارخانجات دانشگاهها رااز داخل مساجد فرماندهی نماید لذا باید گفت که اگر بر سر در مسجدی تابلوی بسیج نباشد ودر آن مسجد بسیجی نباشد مسجد مثل سنگر نشده زیرا بسیج مردمی مولد تفکر مسجد است و مسجد بی بسیج مثل سنگر بی دفاع است و بدین جهت است که بسیج مدرسه عشق نام گرفت.
7- یکی ا زمقوله های مهم دفاع از نظام اسلامی راه اندازی اطلاعات 36 میلیونی و خبر رسانی است که بسیج با توجه به ساختار فراگیر سازمانی و کمیت بالای نیروی انسانی مفیدترین و کارآمد ترین و پرکار ترین تشکیلات خبر رسانی و امنیتی مردمی را در اقصی نقاط کشور ایجاد نماید آن هم با صرف کمترین هزینه ها و استفاده نکردن ا ز سیستم های پیچیده اطلاعاتی, از آن مهم تر به بهترین شکل ممکن بسیج می تواندمردم را د رشبکه های اطلاعاتی مردمی که بسیار روان و ساده هم هستند سازمان دهد و آنان را مستقیم بعد از آموزش مختصر در خبر رسانی مسوولیت دهد. و در حال حاضر از بسیج در این وظیفه بسیار ناقص و کم بهره برداری می شود. لذا موضوع باید مورد بررسی و تجدید نظر جدی قرار گیرد و هم ضابطه مند شود.
8- اگر بسیج روزی به آرزوی دست یازیدنی خود یعنی تحقق ارتش بیست میلیونی برسد قطعا این تحقق هزاران برکات فرهنگی سیاسی و اجتماعی را در جامعه بوجود می آورد. انواع ناهنجاریهای اخلاقی اجتماعی و سیاسی که امروز به جان فرزندان انقلاب افتاده این تحقق دامان آنها رااز این ناهنجاریها پاک نگه می دارد و جامعه ای که د ر آن متکی به فرهنگ خودی باشد و یا در آن از ابتذال و ناهنجاری خبری نباشد یا کم باشد و جوانانش به جای ابتلاء به این ناهنجاریها به فرهنگ خودی معتقد و مقید باشند یعنی به اسلام و مسجد در آیند و پای بند باشند. بی شک آن جامعه اولین و بهترین هدیه و ارمغانش امنیت برای خود و دیگران است و خدای نا خواسته بالعکس.
بنابراین تصور کنیم زمانی راکه بسیج محله در مسجد, بسیج دانش آموزی و معلم د رمدرسه, بسیج دانشجویی در دانشگاه, بسیج کارکنان در اداره و کارخانه, بسیج پزشکان در بیمارستان و بسیج روحانیت در حوزه ها تحقق پیدا کرده. آیا عنصر غیر اخلاقی یا ضد انقلابی و امنیتی می تواند در جامعه ظهور و بروز پیدا کند ویا تاثیر گذار باشد؟ باید همه باور کنیم ودر راس همه مسوولین معزز نظام باور کنند. چگونه باوری ؟ همان گونه که امام راحل در سال 1358 فرمان تاسیس بسیج را صادر فرمودند و در اواخر عمر پر برکتشان با باوری عمیق با آن جملات کوبنده فرمودند: اگر غفلت از بسیج کنید به آتش دوزخ الهی گرفتار خواهید شد. تحقق ارتش بیست میلیونی و تقویت و گسترش بسیج چنین باوری را می طلبد اگر باور کنیم و باور کنند بسیج را ,مسلما بسیج می تواند مسوولیت خطیر و بی بدیل خود را (تحقق ارتش بیست میلیونی) یعنی حضور سازمان یافته اقشار مختلف مردم در دفاع از انقلا ب و نظام و رهبری وکشور است ایفا نماید ,لذا امروز به مراتب بیشتر ا زگذشته باید پشتیبانی همه جانبه ا زبسیج خصوصا ا زسوی مسوولین محترم قوای سه گانه را شاهد باشیم.
ان شاالله مجموعه سپاه به کمک قوای سه گانه و با محوریت نیروی مقاومت بسیج بتواند فرمان تاریخی امام راحل و مقام معظم رهبری را که همانا تحقق ارتش بیست میلیونی است طراحی و با پشتیبانی ا زنیروی مقاومت خصوصا رده های صفی آن به ویژه حوزه و پایگاه های مقاومت را د رجهت این تحقق بدیهی و مقدس یاری نماید.



کلمات کلیدی :

نوشته شده توسط محمد در چهارشنبه 89/9/3

نظرات ()

لبخندی بزن ای برادر



کلمات کلیدی :

نوشته شده توسط محمد در چهارشنبه 89/9/3

نظرات ()

دفاع مقدس

31 شهریور 1359 با حمله هوایی عراق به چند فرودگاه ایران و تعرض زمینی همزمان ارتش بعث به شهرهای غرب و جنوب ایران، جنگ 8 ساله حکومت صدام حسین علیه ایران آغاز شد. این جنگ 19 ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی و چند روز پس از آن اتفاق افتاد که صدام پیمان الجزایر را در برابر دوربین‌های تلویزیون بغداد پاره کرد. صدام در نطقی با تأکید بر مالکیت مطلق کشورش بر اروند رود (که وی آن را شط‌العرب نامید) و ادعای تعلق جزایر ایران به «اعراب» جنگ را در زمین، هوا و دریا علیه ایران آغاز کرد.
این جنگ در حالی شروع شد که مردم ایران دوران نقاهت پس از انقلاب را می‌گذراندند و طبعاً به بازسازی کشور و آرامش و سازندگی می‌اندیشیدند. نیروهای مسلح نیز به دلیل آن که انتظار جنگ را نداشتند، از آمادگی چندانی برای رویارویی در یک نبرد بزرگ برخوردار نبودند. به همین دلایل، نظامیان عراق در ماههای اول پس از شروع حمله، موفق شدند چند شهر مرزی را در غرب و جنوب ایران تصرف کنند.
علل آغاز جنگ
گرچه صدام حسین در ساعات میانی 31 شهریور و پیش از صدور فرمان حمله به ایران، موضوع اختلافات مرزی را دلیل وقوع جنگ عنوان کرد، اما حتی خود او نیز می‌دانست این جنگ مرحله اجرایی نقشه برنامه‌ریزی شده، هدفمند و فرامنطقه‌ای است و دولت بغداد به دلیل اختلافات زمینی و دریایی خود با ایران، تنها داوطلب اجرای این نقشه شده است.
واقعیت این است که انقلاب اسلامی تنها سبب از بین بردن «جزیره ثبات غرب» در منطقه نشده بود، بلکه تمامی الگوها و هنجارهای مورد نظر غرب در خاورمیانه و خلیج فارس را بر هم زده بود. انقلاب اسلامی در برابر نظامهای لائیکی مورد نظر غرب در منطقه، با صراحت، احیاء مذهب را صلا می‌داد. علاوه بر آن قدرتهای بزرگ از این نگران بودند که ثبات مورد نظر آنان در خاورمیانه و همچنین جریان آرام و مطلوب نفت از خلیج فارس، با تثبیت انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران به خطر افتد. به همین دلیل امریکا و اتحاد جماهیر شوروی ـ علیرغم اختلافات برخاسته از فضای جنگ سرد ـ در نارضایی از انقلاب اسلامی ایران موضع یکسانی داشتند.
جمهوری اسلامی ایران در طول یک سال و چند ماه قبل از وقوع جنگ تحمیلی، با فشارهای برون مرزی متعددی روبرو شد:
جنگ تبلیغاتی، سیاسی روانی؛ محاصره اقتصادی؛ بلوکه کردن دارایی‌های ایران؛ تهدیدات نظامی (مداخله نظامی در طبس و ...)؛ تحریف ماهیت انقلاب اسلامی در عرصه بین‌المللی؛ دامن زدن به تروریسم و ناامنی داخلی و حمایت از آن.
هدف از این اعمال، بدبین ساختن افکار عمومی جهان نسبت به انقلاب اسلامی، جلوگیری از شناسایی سیاسی جمهوری اسلامی و فراهم ساختن زمینه های جنگ علیه ایران بود. هدف این بودکه هرگونه برخورد با ایران، در عرصه بین‌المللی، اقدامی در جهت بازگرداندن ثبات و آرامش به منطقه ومطابق خواست جامعه جهانی جلوه کرده و توجیه پذیر باشد. هدف این بود که نگذارند نهضت امام خمینی (ره) به عامل تأثیرگذار در تعیین نظم استراتژیک جهان تبدیل شود.
این گونه اهداف و دیدگاهها نیز نمی‌توانست در چهارچوب اختلافات مرزی و جاه‌طلبی‌های صدام تعریف شود. صدام در حقیقت فریب توطئه خارجی را خورد و جاه‌طلبی‌اش محرکی برای انتخاب عراق در اجرای این توطئه بود. البته در کنار این جاه‌طلبی، صدام انگیزه‌های جداگانه‌ای نیز برای جنگ داشت: صدام از تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر جمعیت 60 درصدی شیعیان عراق نگران بود؛ صدام همانگونه که خود و دولتمردانش به دفعات اعلام کردند از پیمان الجزیره ناراضی بوده و در پی فرصتی برای لغو آن و حل یکسره اختلافات مرزی دو کشور مطابق میل خود بود؛ صدام ـ بعدها از زبان سیاستمداران عراقی و غیر عراقی منتشر شد ـ مایل بود در برنامه نابودی انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران و از بین بردن خطرتفکر اسلامی برای استعمارگران، در منطقه پیشقدم شود تا بتواند حمایت دولتهایی را که با پیروزی انقلاب اسلامی منافعشان خطر افتاده، جلب کند و خود رهبری جهان عرب را به دست گیرد.
به همین دلیل بسیاری از تحلیلگران سیاسی، جنگ تحمیلی عراق علیه ایران را تهاجمی فرا منطقه‌ای و برخاسته از اراده برون مرزی می‌شمارند.
البته حوادث بعد نشان داد که امریکا و یارانش در تبیین واقعیت‌ها، اشتباه کرده و دچار خوش‌بینی شده بودند که ناشی از ماهیت رخدادهای سیاسی‌ـ اجتماعی و اطلاعات نادرست امریکا بود. امریکا به رغم نظام و سیستم اطلاعاتی‌اش، همچنین حضور طولانی مدت در جامعه ایران، فاقد اطلاعات واقعی بود و توان تبیین صحیح این اطلاعات را نیز نداشت.
مجموعه این مسایل، امریکا و هم پیمانانش را به چالشی با جامعه ایران کشاند که هنوز بعد از گذشت نزدیک به سه دهه به پایان نرسیده است. گرچه در این مدت تحولات زیادی رخ داده، اما به طور قطع آن چه امریکایی‌ها از آن هراس داشتند اتفاق افتاد؛ انقلاب اسلامی ایران در برگرفتن غبار از چهره اسلام و خارج ساختن آن از کنج راکد عبادتگاهها به صحنه سیاسی جوامع بشری موفق بود.
تمهیدات صدام برای جنگ تحمیلی
صدام که اساساً با نیت مبارزه با جمهوری اسلامی ایران در 25 تیر 1358 با کودتا در عراق به قدرت رسیده بود، از ابتدا از تمامی راههای ممکن برای به زانو درآوردن انقلاب اسلامی بهره گرفت.
اخراج هزاران ایرانی از عراق در نیمه دوم 1358ش.؛ توزیع اسلحه بین عوامل ضد انقلاب حمایت از بمب‌گذاران و طراحی انفجارهای مکرر در خطوط راه‌آهن و تأسیسات نفتی؛ پناه دادن به ژنرالهای فراری حکومت پهلوی؛ انتخاب اسامی مجعول برای شهرهای ایران در نقشه‌ها و کتابهای درسی (عراق اهواز را «الاحواز»، خرمشهر را «محمره»، آبادان را «عبادان»، سوسنگرد را «خفاجیه» و بالاخره خوزستان را «عربستان» نامید.1) و الحاق خیالی این شهر‌ها به قلمرو جغرافیائی عراق؛‌ تحریکات و تجاوزات مکرر مرزی (دهها مورد یادداشت رسمی اعتراض از سوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران به سفارت رژیم عراق در تهران ارسال شده است2)؛ انعقاد قراردادهای خرید هواپیماهای میراژ، میگ وتوپولف (این قراردادها پس از پیروزی انقلاب و قبل از جنگ منعقد شده است)؛ تقویت بدون دلیل نیروهای عراقی در مرز مشترک دو کشور و ایجاد موانع از قبیل سنگرهای بتونی، سیم‌های خاردار و ... صدها نمونه دیگر از اقدامات مقدماتی صدام برای فراهم آوردن زمینه یک تهاجم گسترده نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران است.
از این رو هجوم نظامیان عراق به ایران در 31 شهریور 1359، تعجب هیچ یک از محافل سیاسی مطلع جهان را برنیانگیخت، چرا که از تمامی اقدامات یکساله صدام، بوی جنگ به مشام می‌رسید.
دولتمردان عراقی از همان ابتدای تجاوزشان تمامی توان سیاسی، نظامی و تبلیغی خود را برای به زانو درآوردن انقلاب اسلامی ایران به کار بستند. در جبهه سیاسی هیأتهای بسیاری را روانه کشورهای اروپایی، آفریقایی و آسیایی کردند و در این مأموریت‌ها تلاش داشتند تا اهداف و مقاصد خود در تحمیل جنگ به جمهوری اسلامی ایران را، نزد جهانیان توجیه نمایند. در نیمه اول دهه 1360 ش. روزنامه‌ها و رسانه‌های ارتباط جمعی امریکا و اروپا مملو از مقالات و گزارشهایی بود که در آنها، به اهداف و نقشه‌های مقامات عراقی در به راه انداختن جنگ و علت حمایت کشورهای غرب و شرق از آنها اشاره شده بود. در این مقالات در توصیف اهداف جنگ به سرکوب بنیادگرایی در منطقه، توقف صدور انقلاب اسلامی، کاستن از خطر بالقوه برای حکومت صهیونیستی، رفع نگرانی دولت‌های عرب خلیج فارس از قدرت ایران و ... اشاره شده بود.
عراقی‌ها در خلال جنگ، تمام قوانین ومقررات بین‌المللی را زیر پا گذاشتند: پیمان الجزایر، پیمان منع کاربرد سلاحهای شیمیایی، پیمان منع حمله به اماکن مسکونی، پیمان مربوط به ضرورت رفتار انسانی با اسیران جنگی، پیمان مربوط به ضرورت امنیت هوانوردی، پیمان مربوط به امنیت دریاها، و دهها و صدها نمونه دیگر از پیمانها، مقررات و قوانین معتبر بین‌المللی در خلال جنگ تحمیلی از سوی عراقی‌ها به زیر پا گذارده شد.
بغداد در خلال جنگ تحمیلی، از شبکه‌های بمب‌ گذار درداخل کشورو در رأس آنها از سازمان مجاهدین خلق (منافقین) حمایت کرد. منافقین که در فرانسه و بعد در عراق مستقر شدند با سکوت یا حمایت دولت‌های میزبان، بسیاری از اقدامات تروریستی علیه مسئولان و افراد عادی کوچه و بازار ایران را در خلال جنگ تحمیلی هدایت ‌کردند. ترور مردم عامی و مسئولان نظام، در پاریس و بغداد طراحی و برنامه‌ریزی می‌شد و در شهرهای مختلف ایران به اجرا در می‌آمد. هفتم تیر و شهادت آیت‌الله بهشتی و 72 نفر از مسؤولان ایران، هشتم شهریور وشهادت رئیس جمهور رجایی و نخست‌وزیر باهنر، شهادت امامان جمعه، ترور مستمر مردم عادی از قبیل کاسب، دانش‌آموز، روحانی و غیره از جمله اقدامات تروریست‌های داخلی تحت الحمایه دولت عراق در خلال 8 سال جنگ تحمیلی بود.
علاوه بر این، ابعاد جنگ فقط در مرزها و یا در داخل شهرها به صورت ترورهای روزمره خلاصه نمی‌شد، بلکه خانه‌های مسکونی مردم و مدارس کودکان بی‌دفاع در بسیاری از شهرهای ایران آماج حملات موشکی عراقی‌ها بود و هزاران نفر از تلفات مردمی جنگ ناشی از همین گونه حملات بود. کشتی‌های باری و نفتی که عازم بنادر ایران بودند، در بخش عمده این 8 سال هدف حملات هوایی عراق در خلیج فارس بودند و هواپیماهای جاسوسی ـ آواکس ـ که در عربستان مستقر بودند، جنگنده‌های عراقی را در هدف‌گیری این کشتی‌ها یاری می‌دادند.
حمایتهای جهانی از صدام
در خلال جنگ تحمیلی، عراق از حمایت بی‌دریغ تسلیحاتی، مالی و سیاسی بین‌المللی برخوردار بود. فرانسه، شوروی، انگلستان و چین درصدر صادر کنندگان اسلحه مورد نیاز عراق قرار داشتند، آلمان تأمین کننده عمده جنگ افزارهای شیمیایی عراق بود و دولت‌های عرب حوزه خلیج فارس تأمین کننده عمده نیازهای نفتی، مالی و ترابری عراق بودند.
دولت عراق در 1358ش. حدود 12 میلیارد دلار صرف خرید تسلیحات کرد، امّا در 1361 توانست در خرید جنگ‌افزار از عربستان سعودی سبقت گیرد و در 1363 ش. بودجه نظامی بغداد از مجموع بودجه نظامی کشور‌های عضو شورای همکاری خلیج فارس بیشتر شد. در این سال عراق 40 درصد درآمدهای داخلی خود را صرف خرید جنگ‌افزار از امریکا، انگلیس، فرانسه و روسیه کرد. هزینه‌ای که عراق در دهه 1360ش. صرف خرید سلاح از امریکا و اروپا کرد، از هزینه تسلیحاتی کشورهای صنعتی اروپای غربی در همین دهه بیشتر بود. در این دهه عراق، دو برابر آلمان غربی بودجه نظامی داشت.3
نه در امریکا، نه در اروپا، نه در روسیه و نه در سازمان ملل، هیچ منعی برای تسلیح مداوم عراق به انواع جنگ‌افزارهای کشتار جمعی در دهه 1360 ش. وجود نداشت. بسیاری از این سلاحها در شرایطی به عراق سرازیر می‌شد که این کشور پولی برای خرید آنها نداشته و خود را همه ساله به فروشندگان خود مقروض می‌ساخت. بسیاری از واردات نظامی نیز با صادرات نفتی پاسخ داده می‌شد.
آمارهای رسمی نشان می‌دهد که شوروی، فرانسه و چین ـ سه عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل ـ به ترتیب درصدر کشورهای صادرکننده سلاح به عراق در دهه 1360 ش. بوده‌اند. در طول این دهه، 53 % واردات نظامی عراق به ارزش تقریبی 13 میلیارد و 400 میلیون دلار از شوروی تأمین می‌شد. فرانسوی‌ها نیز با فروش بیش از 5 میلیارد دلار سلاح به عراق در دهه 1360ش. مجموعاً 20 % واردات نظامی عراق را به خود اختصاص داده‌اند. این رقم در مورد چین نیز به 7% یعنی به بیش از یک میلیارد و ششصد میلیون دلار بالغ می‌شد. 4
در کنار فعالیت مستقیم کارخانجات جنگ افزار سازی وابسته به دولت‌ها، مؤسسات خصوصی مختلف نیز در این راستا صرفاً جهت کسب درآمد هرچه بیشتر وارد معرکه شده و بدون توجه به قوانین داخلی هر کشور در مورد منع صدور ساز و برگ نظامی به کشورهای درگیر جنگ و حتی قوانین و کنوانسیون‌های بین‌المللی ناظر بر جلوگیری از تولید و فروش سلاحهای غیر متعارف، عراق را به صورت یک زراد خانه عظیم درآوردند.
این روند باعث شد که حکومت بعث نه تنها به پیشرفته‌ترین تجهیزات نظامی در زمینه‌های جنگ هوایی و زمینی دست یابد، بلکه کارخانجات جنگ افزار سازی متعددی با همکاری کشورهای مختلف به صورت آشکار و نهان برپا ساخت، به طوری که طبق گزارش مؤسسات بین‌المللی، در پایان جنگ، عراق پنجمین قدرت نظامی جهان شد.5
در این جنگ امریکایی‌ها نیز سهم خود را در یاری رساندن به ماشین جنگی صدام و دشمنی با جمهوری اسلامی ایران ایفا کردند: در اسفند 1360، نام عراق از فهرست کشورهایی که واشنگتن از آنها به عنوان «طرفداران تروریسم» یاد می‌کرد خارج شد و در آذر 1363، امریکا به تحریم سیاسی عراق خاتمه داد و روابط سیاسی با این کشور را برقرار کرد. امریکایی‌ها در موارد متعددی هماهنگ با صدام و به طور مستقیم وارد جنگ علیه جمهوری اسلامی ایران شدند. حمله به پایانه‌ها و چاه‌های نفتی ایران در خلیج فارس و ساقط کردن هواپیمای مسافری ایرباس ایران بر فراز این منطقه و کشتار 300 مسافر و خدمه آن، دو نمونه از این حملات بود. این حوادث در حالی رخ می‌داد که ایران مورد تحریم تسلیحاتی قرار داشت و این تحریم با شدت اعمال می‌شد. «کاسپارواین برگر» ـ وزیر دفاع وقت امریکا ـ راجع به تصویب قطعنامه تحریم تسلیحاتی ایران با صراحت گفته بود:
«... در صورتی که قطعنامه تحریم تسلیحاتی اجرا شود، ریشه توانایی ایران برای ادامه جنگ به سرعت خشک می‌شود و در واقع ریشه موجودیت ایران نیز به صورت یک ملت به خشکی می‌گراید... 6»
شورای همکاری خلیج فارس که در 1359 ش. به بهانه همکاری‌های اقتصادی، سیاسی و نظامی 6 کشور عضو ـ امارات متحده عربی، بحرین، قطر، کویت، عربستان سعودی و عمان ـ به وجود آمد، عملاً کانونی برای گردآوری دلارهای نفتی منطقه و انتقال آن به بغداد برای تقویت بنیه نظامی عراق شده بود. هنگامی که جنگ به پایان رسید، تنها مطالبات نقدی 6 کشور عضو این شورا از عراق، از مرز 80 میلیارد دلار گذشته بود. این غیر از میلیاردها دلار نفتی بود که دولتهای منطقه به ویژه کویت و عربستان از پالایشگاهها و پایانه‌های خود به حساب عراق به شرکتها و کمپانی‌های نفتی غرب فروخته بودند.
شیخ نشینهای عرب منطقه به مدت یک دهه به مثابه دولتهای دست نشانده بغداد عمل می‌کردند. عراقیها دائماً از آنها متوقع بودند و برای جنگ و اقدامات نظامی خود بر سر آنان منت می‌گذاشتند و رژیمهای عرب نیز سپاسگزار بعثیها، دلارهای نفتی‌شان را برای حاکمان بغداد ارسال می‌کردند؛ همان حاکمانی که دو سال بعد از پایان جنگ تحمیلی‌شان بر ایران، در حمله جدید خود به کویت و عربستان تلافی حمایتهایشان را کردند!. به همین دلیل، هنگامی که در تابستان 1369 ش.، صدام، طرح حمله گسترده به کویت را آماده می‌کرد، کمترین بهایی برای واکنش احتمالی عربستان و سایر شیوخ شورای همکاری قائل نبود. دولتهای عرب حوزه خلیج فارس در آن سال، در حقیقت پاداش سیاست ده ساله خود را در دفاع یکجانبه از صدام دریافت کردند.
ناکامی صدام در دستیابی به اهدافش
ایمان و اعتقاد راسخ رزمندگان ایران به حقانیت انقلاب اسلامی و موج عظیم مردمی که در قالب «بسیج» برای دفاع از کیان نظام جمهوری اسلامی ایران طی 8 سال دایماً حضور خود را در جبهه حفظ کردند، بزرگترین سرمایه انقلاب و نظام بود و مهمترین نقش را در توقف ماشین جنگی عراق بر عهده داشت.
در بررسی عوامل شکست عراق در دستیابی به اهداف اعلام شد‌ه‌اش، علاوه بر ایمان و اعتقاد رزمندگان ایرانی، عوامل دیگر از قبیل ناامیدی حامیان صدام از سقوط جمهوری اسلامی ، مردمی شدن جنگ و سرانجام پذیرش قطعنامه 598 از جانب ایران نیز بی تأثیر نبود. نتیجه آن شد که عراقیها 8 سال پس از شروع جنگ در همان نقطه اولیه آغاز قرار داشتند.
«خاویر پرزدکوئه‌یار» ـ دبیر کل وقت سازمان ملل ـ نیز در خاتمه جنگ، با انتشار بیانیه‌ای رسماً از عراق به عنوان «شروع کننده جنگ» نام برد. این بیانیه نیز سندی از مجموعه اسناد حقانیت جمهوری اسلامی ایران درجنگ بود. در خلال این جنگ هیأتهای متعدد صلح از سوی سازمان ملل، سازمان کنفرانس اسلامی، اتحادیه عرب و جنبش عدم تعهد برای میانجی‌گیری به تهران و بغداد سفر کردند که غالباً داوری آنها به دلیل آن که فاقد اصل بیطرفی و گاهی عاری از عدالت و صداقت بود، به نتیجه‌ای نرسید. قطعنامه‌های منتشره از سوی شورای امنیت سازمان ملل نیز به استثنای قطعنامه هفتم ـ قطعنامه598ـ که در تیر 1366 به تصویب رسید، غالباً جانب انصاف و عدالت را رعایت نکرده بود.
قطعنامه 598 نیز عاری از اشکال نبود اما نسبت به سایر قطعنامه‌های منتشره، مواضع بیطرفانه‌تری داشت و جمهوری اسلامی ایران علیرغم بی‌میلی اولیه سرانجام در تیر 1367 آن را رسماً پذیرفت. روز 29 مرداد 1367 از سوی سازمان ملل آتش بس اعلام شد و به تدریج آتش جنگ در جبهه‌ها خاموش گردید. با این همه هنوز اکثر بندهای قطعنامه 598 اجرا نشده است.
قسمتی از پیام امام خمینی(ره) راجع به قطعنامه 598 و شرایط سیاسی آن روز چنین است:
... من با توجه به نظر تمام کارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای کشور که به تعهد و دلسوزی و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم و در مقطع کنونی آن را به مصلحت انقلاب و نظام می‌دانم و خدا می‌داند که اگر نبود انگیزه‌ای که همه‌ما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمین قربانی شود، هرگز راضی به این عمل نمی‌بودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود...
... خوشا به حال شما ملت، خوشا به حال شما زنان و مردان، خوشا به حال جانبازان و اسرا و مفقودین و خانواده‌های معظم شهدا و بدا به حال من که هنوز مانده‌ام و جام زهر آلود قبول قطعنامه را سرکشیده‌ام و در برابر عظمت و فداکاری این ملت بزرگ احساس شرمساری می‌کنم، و بدا به حال آنان که در این قافله نبودند، بدا به حال آنهائی که از کنار این معرکه بزرگ جنگ و شهادت و امتحان عظیم الهی تا به حال ساکت، بی تفاوت و یا انتقاد کننده و پرخاشگر گذشتند.7
به این ترتیب جنگی که در 31 شهریور 1359 توسط همة ظالمان جهان و به دست صدام بعثی به جمهوری اسلامی ایران تحمیل شد، بدون دستیابی آنان به اهدافشان، در تابستان 1367 ش. به پایان رسید.
پی‌نویس:
1 ـ تحلیلی بر جنگ تحمیلی عراق علیه ایران؛ انتشارات وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران.
2 ـ همان.
3 ـ‌ روزنامه جمهوری اسلامی؛ 31 شهریور، دوم و سوم مهر 1370ش؛ «صادر کنندگان مرگ».
4 ـ‌ همان.
5 ـ‌ گزارش آماری مؤسسه بین‌المللی صلح استکهلم ؛ 1989 م.
6 ـ فرآیند جنگ تحمیلی؛ اداره کل پژوهش معاونت سیاسی صدا و سیما.
7ـ صحیفه نور؛ جلد 20 ؛ ص 239.



کلمات کلیدی :

نوشته شده توسط محمد در چهارشنبه 89/9/3

نظرات ()

شهدا



کلمات کلیدی :

نوشته شده توسط محمد در چهارشنبه 89/9/3

نظرات ()

<      1   2      

یادی از بسیجی فرانسوی
مسؤولیتهای بسیج
من دست یکایک شما پیشگامان رهایی را می بوسم
خاطره ی از دوران دفاع مقدس
شکل گیری بسیج و نقش آن در دفاع مقدس
عکس 2
بسیج استراتژی دفاع همه جانبه انقلاب اسلامی
لبخندی بزن ای برادر
دفاع مقدس
شهدا




درباره :محمد
پروفایل مدیر :


صفحه نخست | ایمیل ما | لینک آر اس اس | عناوین مطالب وبلاگ | طراح قالب

Powered By wWw.3dman.ir Copyright © 2009 by 8salldefa
Design By : wWw.3dman.ir